فان بروز | سایت تفریحی و آموزشی
شعر طنز(یاد از آن روزی که بودم اولی)
آخرين ارسالي هاي انجمن
عنوان | پاسخ | بازديد | توسط |
روش صحیح نصب و جا زدن بلبرینگ | 5 | 357 | nik952148 |
جراحی بینی الان با گذشته چه فرقی دارد ؟ | 0 | 59 | mehrandoogha |
چرا باید طراحی وب سایت داشته باشیم ؟ | 0 | 54 | kiantech |
وظیفه سیستم ESP در اتومبیل چیست؟ | 0 | 63 | avandprinter |
قیمت خرید و فروش بلبرینگ | 0 | 76 | nik952148 |
چرا جوش لیزر ؟ | 0 | 77 | nik952148 |
فروش انواع بلبرینگ و رولبرینگ های صنعتی،راهسازی،کشاورزی،ماشینی و زنجیر صنعتی و غیره | 0 | 88 | nik952148 |
مرکز جوش لیزر تهران | 0 | 86 | nik952148 |
زونکن و کلاسور اختصاصی | 0 | 87 | zahraafra |
طراحی و چاپ جعبه فانتزی | 0 | 88 | zahraafra |
کاتالوگ دیجیتال چیست ؟ | 0 | 89 | qasemafra |
طراحی کاتالوگ حرفه ای | 0 | 86 | qasemafra |
خبرنامه اختصاصي فان بروز
شعر طنز(یاد از آن روزی که بودم اولی)
یاد آن روزی که بودم اولی
ناز و طناز و عزیز و فلفلی
شاه خانه بودم و با داد و دود
هر چه را میخواستم آماده بود
وای از آن روزی که آمد دومی
نق نقو و بد ادا و قم قمی
من وزیر گشتم و افتادم زجا
دومی به جای من گردید شاه
تا به خود آیم و خودداری کنم
سومی آمد و او شد خواهرم
دختری زیبا و خوش رو مثل ماه
من و داداشم کشیدیم سوز و اه
جای سبزی و گل در زندگی
سر رسید از گرد راه چهارمی
دیگر آن خانه برایم تنگ شد
سبزی گل در نگاهم سنگ شد
داشتم میکردم عادت ناگهان
پنجمی هم پا گشود بر این جهان
گر چه بهر سوختن ۵ تن کافی نبود
ششمی هیزم شد و ما مثل دود
ناصر و منصور و شهناز و شهین احمد و فرهاد ...
هفتم مهین خانمان گردید در هم بر همی
سه قلو شد هشتمی و نهمی و دهمی
ای امان و ای امان و ای امان ای امان از دست بابا و مامان
مادرم شد بار دیگر حامله
این که آید تیم فوتبال کامله
ناصر و منصور و شهناز و شهین
احمد و فرهاد و مهناز و مهین
علیمردان خان گل و معصومه جان
آخری هم میشود دروازه بان !!!!
برچسب ها : شعر طنز(یاد از آن روزی که بودم اولی),شعر طنز,طنز,شعر طنز بچه,زیباترین شعر طنز,شعر طنز بچه زیاد,شعر طنز بچه اولی,یاد از آن روزی که بودم اولی,باحال ترین شعر طنز,باحال ترین شعر طنز 90,باحال ترین شعر طنز2014,